
محمد شاهپری
ره یافت کاپلان مایر در مقایسه دو داروی بواسیزوماب خارجی و ایرانی برای بیمارن مبتلا به سرطان روده متاستاز شده و بقای کلی بیماران
- رشته تحصیلی
- آمار رياضي
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- تاریخ دفاع
- ۳۰ تیر ۱۴۰۴
- ساعت دفاع
- چکیده
-
عموما منحنیهای کاپلان-مایر، ابزاری کلیدی در ارزیابی و مقایسه بقای بیماران مبتلا به سرطان است. این روش با ارائه براوردهای دقیق از زمان بقا و امکان مقایسه گروههای مختلف درمانی، به محققان و پزشکان کمک میکند تا تأثیر درمانها را بهتر درک کنند. هدف این پایاننامه بررسی و مقایسه بقای کلی بیماران مبتلا به سرطان روده متاستاز شده تحت درمان با دو داروی بواسیزوماب خارجی و ایرانی است. سرطان روده یکی از شایعترین انواع سرطانها در جهان است و متاستاز آن به سایر نقاط بدن، چالشهای قابل توجهی را برای درمان و مدیریت بیماران ایجاد میکند. در این مطالعه، با استفاده از روشهای تحلیل بقا و منحنیهای کاپلان-مایر، به ارزیابی اثر این دو دارو بر بقای بیماران پرداخته شده است. در این تحقیق، دادههای بالینی بیماران مبتلا به سرطان روده که تحت درمان با بواسیزوماب خارجی و ایرانی قرار داشتند، جمعآوری و تحلیل شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، مرحله بیماری، و تاریخ شروع درمان بیماران به دقت ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از منحنیهای کاپلان-مایر، بقای کلی بیماران تحت درمان با هر یک از داروها مقایسه شد. همچنین، برای تحلیل دادهها از روشهای آماری مناسب مانند آزمون لگ-رتبه و مدلهای خطر نسبی استفاده گردید تا تفاوتهای معنادار بین دو گروه دارویی بررسی شود. نتایج این مطالعه میتواند به درک بهتر اثرهای درمانی بواسیزومابهای مختلف کمک کند و راهکارهای درمانی بهینهتری را برای بیماران مبتلا به سرطان روده فراهم آورد. همچنین، این تحقیق به پزشکان و محققان این امکان را میدهد که تصمیمات بهتری در زمینه انتخاب دارو برای بیماران خود اتخاذ کنند و در نهایت به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک نمایند. در نهایت، این پایاننامه به اهمیت استفاده از روشهای تحلیل بقا در تحقیقات بالینی و تأثیر آن بر بهبود کیفیت درمان بیماران مبتلا به سرطان تأکید میکند. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان مبنایی برای مطالعات آینده در زمینه درمان سرطان روده و مقایسه سایر داروها مورد استفاده قرار گیرد و به توسعه پروتکلهای درمانی جدید کمک کند.
- Abstract
-
The purpose of this dissertation is to examine and compare the overall survival of patients with metastatic colorectal cancer treated with two bevacizumab drugs: a foreign and an Iranian version. Colorectal cancer is one of the most prevalent cancers worldwide, and its metastasis to other parts of the body poses significant challenges for patient treatment and management. In this study, survival analysis methods and Kaplan-Meier curves are employed to evaluate the impact of these two drugs on patient survival. In this research, clinical data from colorectal cancer patients treated with foreign and Iranian bevacizumab were collected and analyzed. Information on patients' age, gender, disease stage, and treatment start date was meticulously recorded and examined. Kaplan-Meier curves were used to compare the overall survival of patients treated with each drug. Furthermore, appropriate statistical methods, such as the log-rank test and hazard ratio models, were utilized for data analysis to investigate significant differences between the two drug groups. The results of this study can contribute to a better understanding of the therapeutic effects of different bevacizumab drugs and provide more optimal treatment strategies for colorectal cancer patients. Additionally, this research enables physicians and researchers to make better decisions regarding drug selection for their patients, ultimately helping to improve patients' quality of life. In conclusion, this dissertation emphasizes the importance of using survival analysis methods in clinical research and its impact on improving the quality of cancer patient treatment. The findings of this research can serve as a basis for future studies in the field of colorectal cancer treatment and comparisons of other drugs, contributing to the development of new treatment protocols.